شب بارانی

تراوشات ذهن خسته من

شب بارانی

تراوشات ذهن خسته من

قاصدک

او زبان حال من است و به تو خواهد گفت:
مانند تشنه ای که در طلب آب است عطش دیدار تو را دارم
تو را میخواهم 
میل دارم به زیارتت نائل شوم
کی ؟ . . . در کجا ؟ . . .
بگو بدانم چه وقت تو را خواهد دید؟